از ماست که بر ماست
یادداشتی بر اپیزودِ «برگزیده»
از سری مستندهای «داستان خدا با مورگان فریمن»
با دیدن چنین ویدیوهایی میشود سریع ذوق کرد و خوشحال شد که «آنان» نیز به بازشناسی و بازنمایی عاشورا و امام حسین(ع) پرداختهاند. اما در عین حال، با خوب دیدن همین ویدیو به این نتیجه میرسیم که چقدر جای این بازنمایی از سوی خودِ «ما» خالی است.
در این ویدیو، آنچه به کلام آمده زیباست، اما تصویرْ حرف دیگری میزد. نور و رنگ خاکستری، موسیقیِ نیمهرعبآور، تصویر مخوفی که از کربلا نشان داده میشود، تأکیدهایی که بر خوردن و خندیدن کنار مسجد میشود، نماهای نزدیک از افرادی که به هنگام سخنرانی یا اخم کردهاند و یا حواسشان به جایی دیگر است، مکث چندبارهی دوربین بر روی شمشیرها و... همهی اینها حس مغلوط و مخدوشی از عاشورا و عزاداری و امام حسین(ع) در ناخودآگاه مخاطب میسازد؛ حسی که خیلی هم از تبلیغات سوء امروزی علیه شیعه و اسلام فاصله ندارد.
وقتی ما در نشر صحیح جهانی- و حتی بومی- عقایدمان سستی میکنیم، آنان وحدت بین ادیان را با مقایسههای التقاطی میان نهضت اباعبدالله(روحی فداه) و ماجرای مسیح(علی نبینا و علیه السلام) ارائه میدهند و سینهزنی ما را، بر اساس توضیح ضعیف آن تاریخشناس، «ریاضت» مینامند تا آن را همپای مازوخیسم "مذهبی" مسیحیان نشان دهند.
براستی تا زمانی که ما کلام صریح امام خود را مبنی بر اینکه هیچ روزی حتی شباهت به عاشورا هم ندارد، نادیده میگیریم و هر نزاع و مرگی را به عاشورا شبیه میکنیم، نمیتوان به این مقایسههای غلط که از سوی دیگر ادیان و مذاهب، خرده گرفت.
جان گر به لب ما رسد از غیر ننالیم با کس نسگالیم
از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست: از ماست که بر ماست